و این منم

این منم،دختری در آغاز فصلی نو از خودش و روزگارش

و این منم

این منم،دختری در آغاز فصلی نو از خودش و روزگارش

دلم خلوتی خواهد تا بازیابی کنم گمشده ام را اگر یخبندان بگذارد!

دلم باز امشب گرفته؛ بیا تا کمی با تو صحبت کنم...  

بیا تا دل کوچکم را خدایا، فقط با تو قسمت کنم...   

  

خیلی دنیای عجیبیه ! نمیدونم بقیه یادشون هست یا نه؛ چند وقت پیش یه پست گذاشتم راجع به خواهر زن عموم که انگشتاش رفته بود تو چرخ گوشت و چهارتاش قطع شدمن از غصه اش دو شب درست نخوابیدم . 

چندماه بعد از اون ماجرا یه خواهر دیگه زن عموم که سی سالش بیشتر نبود و دوتا بچه هم داشت مریض شد و هشت ماه بعدفوت شد (بمیرم طفلکی ) 

یادمه از بچه گی عشق خواهر زن عموم و شوهرش زبانزد فامیل بود هنوز هم بود.... 

الان هنوز یه سال از فوتش نگذشته.... 

قراره خواهر اولی رو بگیرن برا شوهرخواهر دومیه که فوت شد... 

شوهر خواهره گفته میخوام یه جشن خیلی بزرگ بگیرم براش.... 

دیشب بله برونش بوده و شوهر خواهره گفته که هر چی اون بخواد و چهارهزارتا سکه شد مهریه اش.. 

خدایاااااااااااااااا...خودت تنهامون نذار.....    

گروه اینترنتی ایران سان

دلم آرزوی دیاری داردکه پروانه هایش  
از دور زدن ِ شمع ِ دلهای بی آلایش آن ، پروا دارند
دلم بیتاب آسمانیست که   
صیادانش روز و شب بدنبال صید محبت باشند  تا دلی را نشانه روند
دلم هوایی آکنده از ابر میخواهد تا عاشقانه ببارد  
وشقایق ها حتی در خواب ِعشق هم سیراب گردند
دلم زمینی می خواهد  که  
آهنگ تیشه ی فرهاد ازدفتر خاطرات شیرین گوشش فراموش نشده باشد.
دلم خلوتی خواهد تا بازیابی کنم گمشده ام را اگر یخبندان بگذارد!...



نظرات 22 + ارسال نظر
فاطمه سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:38 ب.ظ

سلااااااااااااام اوووووووووووول..

مبارک باشه!ببین اقاهه ظاهر واسش مهم نبوده باطن طرفو قبول داشته واسه همین هرچی گفته قبول کرده!

ایشالا خوشبخت بشن اجی..

فاطمه سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:40 ب.ظ

یهویی ترسیدم بیا بگو ببینم چه اتفاقی افتاده که افتادی تو شوک؟؟مثلا من مددکار اجتماعیم

فاطمه سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ب.ظ

نمیدونم حس میکنم یه چیزیت شده با این پستت<؟!!!!!!!

اون متن عکسهواقعا محشرههههههههههه

پرستو سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ

سلام سمانه جانم
زندگی همینه دیگه ببم جان .
انشالله که خوشبخت بشن .

خونه خریدید به سلامتی ایشالله ؟

مریم سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:53 ب.ظ

سلام دختروووووووووووووووووی عزیز
خدا رحمت کنه خواهر زن عموت رو
یک سوال فنی : شوهر خواهر زن عموت ، می خواد با همین خواهر خانمش ازدواج کنه که انگشتاش قطع شده ؟
واااااااااااااااااااای 4000 سکه ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
چه خبره ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دور از جون شما این آقاهه مخ ِ ....

مریم چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:06 ق.ظ

جمله بالایی مال کیه ؟ خییییییییییییییییییییلی قشنگه
ممنون از جملات زیبایی که نوشتی
وااااااااااااای ! من همچنان برای 4000 سکه مخم داره سوت می کشه !

محمد مهدی چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 06:05 ق.ظ http://1sobhe14.persianblog.ir/

سلام
وااااااااااااااااااای دلتنگت شده بودیم و منتظر خبر خوش خرید خونه نقلی و چند تا ایششششششششش و ویششششششششش
خوب ایرادی نداره انشاا.. اونم بزودی و با اب و تاب واسمون مینویسی. انشاا...

محمد مهدی چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 06:16 ق.ظ http://1sobhe14.persianblog.ir/

سمانه خانم دنیا پستی و بلندی زیادی داره. هر یکی به نوعی خوشی و غم و سختی و رفاه براش میاد. گفتند روزگار دو روزه یه روز به نفع ما و یه روز علیه ما (الدهر یومان یوم له و یوم علیک)
خدا رحمت کنه اون خانم مرحومه رامیدونی ما تو شهرمون هر وقت همچین اتفاقاتی می افته که خواهر یا برعکس برادر شوهر جای خواهر یا برادر مرحومشون میشنند. همه تحسینشون میکنند. و معمولا اوضاع زندگی به لحاظ مختلف هم براشون فراهم میشه همه میگند خدا برکت گذشت این افراد را بهشون میده و وواقع هم همینطوره
خداوند این زوج را هم خوشبخت و سعادتمند کنه انشاا...
وووووووووووووی بعضی وقتا عقل از سر ادم میپره فکر کنم این 4000 هم ازون موارده

باران چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:27 ب.ظ

سلام سمانه جون

خیلی خوشحال شدم که دارید خونه دار میشید انشالله به سلامتی ودل خوش
زمان چه زود میگذره ! یادته غصه ی طولانی شدن دوران عقد رو داشتی و مجلس عروسی و... اما حالا خداروشکر داری خونه هم میخری ما که بعد از 24 سال تونستیم خونه بخریم تازه اونم نصفه نیمه ! پس خداروشکر کن و سختی هاشم به جون بخر
انشالله به زودی یه خونه ی مناسب وبه دلخواه پیدا میکنید و بعد میگی ارزشش رو داشت این همه سختی کشیدن !

باران چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:32 ب.ظ

در مورد خواهر زن عموت هم خدارحمتش کنه روحش شاد

ولی خب ادم زنده زندگی میخواد عزیز دل! اینو نگیم چی بگیم!؟

دوست منو یادته که دوسال پیش فوت کرد؟ همسرش بعد از سالش، خواهر کوچیکه رو علیرغم مخالفت دختر،عقد کرد ...حیف از جوانی اون خدابیامرز وبس .....

بعد از یخبندان اگه دلت خواست یه سر بیا این طرفا واسه تجدید روحیه ات مفیده !

مریم چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:27 ب.ظ

دهید مژده به یاران که یار مى آید
قرار گیتى چشم انتظار مى آید
کلید صبح به دست و سرود عشق به لب
ز انتهاى شب آن شهسوار مى آید

سلام دخترووووووووووووووی عزیز
ولادت قائم آل محمد، جان جانان، مهدی موعود (عج ) برشما و خانواده ی محترم مبارکباد

بزرگ پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:39 ب.ظ

روزگار غریبی است.همیشه وقتی چنین بلاهای سر کسی می آید که کاری به کار کسی نداشته& توی حکمت خدا می مونم.خدا رحمت کنه همه رفتگان شما را.بله اگر دنیا دنیای عاشق ها بود&زندگی زیباتر میشد.
میلاد مسعود امام زمان بر شما هم مبارک باشد (گل)

کوثر پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:56 ب.ظ

سلام سمانه جان...عیدت مبارک
ممنون عزیزم از لطف ومهربونیات
میدونی گلم نمیدونم چرا مامانم اینقدر روحیه ش وباخته!خب هنوز از عملش یک هفته نگذشته که دکتربهش گفته عمل باید بشی اونم اینقدر بزرگ
خیلی سخته ومیدونم چه زجری میکشه!
خودمم مشکلی تقریبا شبیه مامان دارم ولی خب فعلا خوبم...شاید خودمم در آینده همچین وضعیتی داشته باشم
بهر حال دلم میخواد ازت خواهش بکنم برای مامانم دعا کنی
دعای بنده های خوب خدا زود مستجاب میشه!
خداراشکر دوستان خوبی دارم که یک از یک پاکتر ومهربونترن

مریم پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:20 ب.ظ

سلام دخترووووووووووی عزیز
عیدت مبارک








مریم پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:22 ب.ظ

یک ردیف قرمز کم گذاشتم ! هر جور شده من باید یاد بگیرم با این شکلکهای سکته ای ، یک شکل خوشگل درست کنم

فاطمه دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:46 ق.ظ

باران دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:07 ب.ظ

سلام خانومی

ممنون از همه ی حرفای قشنگ و کارشناسانه ات
همیشه شاد وشنگول منگول باشی

مریم جمعه 23 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:38 ب.ظ

سلام من به تو یار قدیمی
منم همون هوادار قدیمی.

مریم جمعه 23 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:39 ب.ظ

یادم رفت بگم قالبت خیلی خوشــــــــــــــــــمله

alnilam شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:35 ب.ظ

سلام
ای بابا...
چی میشه کگفت
ادم میمونه اون همه عشق رو میبینه بعد که اینجوری میشه میگه...

کوثر شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:46 ب.ظ


ممنون از مهربونیات

مسیر عشق دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:33 ق.ظ http://KORAIM.BLOGFA.COM

سلام
ماجرایی هم غمینی بود وهم شیرینی
خداوند خانواده ها را طوری قرار بدهد که عاشقانه ترین وماندگار ترین باشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد