و این منم
این منم،دختری در آغاز فصلی نو از خودش و روزگارشو این منم
این منم،دختری در آغاز فصلی نو از خودش و روزگارشدستهای خالی!!
یه ماه رمضون دیگه...من عاشق ماه رمضونم...احساس خیلی خوبی بهم میده.....
انگارخدا تو ماه رمضون به آدم نزدیکتر میشه...انگار خدا مهربون تر میشه... ماه رمضون پارسال یادمه وقتی تیتراژپایانی ماه عسل پخش می شد با تک تک مصراع هاش گریه میکردم.. خداهم دستموگرفت و اون مشکلمون رو حل کرد... هنوزم این ترانه رو دوست دارم!!
دستم رو بگیر نذار اشتباه برم جز در خونت تو بگو کجابرم؟
بی قرارتم ای همه قراره من تو بیکسی ها عشق تو تبار من
عشق اول و آخرمن سایه تو رو سر من
ای همه باور من ای کس و کارم..
به تو مدیو نم به نگات
به همه عاشق کشی هات
میذاره دل سر به هوات
تا تورو دارم.........
جای تو توی دل شکسته ست
اسمت کلید همه درهای بسته ست
وقتی دلم از زندگی سیره
یاد تو مرهم واسه ی دل های خسته ست
من سرگردون و
اشکای پنهنون رو ببین
قربت مهمون رو ببین
تو پناهم باش.....
دستای خالیم روببین
بی پرو بالیم رو ببین
گرفته حالیم روبببین
تکیه گاهم باش....
امسال هم من وهمسربرای بعدازماه رمضون خیلی منتظریم منتظر یه عالمه اتفاق خوب برای زندگیمون...
که اگه بیفته دیگه فقط میگم خدای مهربونم سنگ تموم گذاشتی..
درسته مامان بزرگ امیر که خیلی هم برامون عزیز بود توماه رمضون فوت کرد ولی ناراحت نیستم چون میدونم جایگاهش تو بهشته و خدا خیلی دوسش داشت که نذاشت بیشترازاین سختی بکشه
پی نوشت:
این روزها از ساعت ۶بلند میشم وافطاری روحاضر میکنم تاساعت هفت و خورده ایی که ماه عسل شروع شد بشینم پای تلوزیون.!
وای اون قسمت که یه زن و شوهر تراشکار بودند وخانومه سرطان داشته والان خوب خوب شده بود و یه دخترخوشگلم أورده بود ... واقعا آیه بودو روی من یکی که خیلی تاثیر گذاشت... کلی باهاش گریه کردم.. کلا به نظر من این برنامه یکی از کارهای خیلی خوب سیمای ملیه..
یه افطاری بزرگ هم دادم برای اولین بار بیست تا مهمون دعوت گرفتم..اصلا حتی افطاری دادن اونم به بیست نفربرای من دست تنها خیلیییییی شیرینه